انجمن مدیریت دولتی ایرانمطالعات مدیریت دولتی ایران2676-62562120190321A Reflection on the Meaning of the "Model" in the Islamic-Iranian Model of Progress: Contemplations from Public Policy Perspectiveتأمّلی در چیستی «الگو» در الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت: مداقّههایی از منظر خطمشیگذاری عمومی1238997410.22034/jipas.2019.89974FAسیدمجتبی امامیاستادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایرانJournal Article20180809Although Iran has been involved in several development programs before and after the revolution, the issue of development has never been a serious concern in Iranian scientific communities. Despite the fact that several academic fields such as economics, sociology, public administration, and political science have apparently been responsible for this subject, no significant progress has been made in practice. Conceivably one of the main reasons is the lack of a coherent move and synergetic interaction among all involved fields pertinent to the subject of development. In the meantime, some fields collect and facilitate the collective movement of all fields toward a system of development models, in which multi-model system is replaced with mono-model system and public minds are being prepared for this change. One of the most preeminent fields for this change is public policy. The mechanism of this change is discusses in this paper.اگرچه ایران پیش و پس از انقلاب درگیر برنامههای متعدد توسعه بوده، اما موضوع توسعه هیچگاه موضوع جدی محافل علمی ایران نبوده است. با وجود آنکه چندین حوزه دانشگاهی از جمله اقتصاد، جامعهشناسی، مدیریت دولتی، علوم سیاسی و مانند آن به ظاهر متصدی مباحث علمی این حوزه بودهاند، ولی در عمل پیشرفت جدی حاصل نشده است. شاید یکی از دلایل جدی آن، نبود یک حرکت منسجم و تعامل همافزا بین کلیه رشتههای مختلف دخیل در موضوع توسعه باشد. در این میان، برخی رشتهها جمعآوریکننده و تسهیلگر حرکت جمعی همه رشتهها به سوی نظامی از الگوها در توسعه هستند که در این مسیر هم چندالگویی را جایگزین تکالگویی کرده و هم اذهان عمومی را برای این تغییر آماده میکنند. یکی از بهترین رشتهها برای این حرکت، خطمشیگذاری عمومی است. سازوکار این تغییر در این پژوهش آمده است.انجمن مدیریت دولتی ایرانمطالعات مدیریت دولتی ایران2676-62562120190321Designing a Model for Effective Factors on Improving Public Oversight in Tehran Municipality Using Structural-Interpretative Modelingطراحی الگوی عوامل مؤثر بر بهبود نظارت همگانی در شهرداری تهران با استفاده از روش الگوسازی ساختاری-تفسیری25529007510.22034/jipas.2019.90075FAسید روح اله قرشیاستادیار گروه مدیریت دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20180901It has not been long since the public oversight system of the Tehran municipality has been established. Considering the great impact of this system on the satisfaction of citizens from the Tehran municipality, studying this system has become more and more interesting for the researchers in the field of public administration. Several factors contribute to improving public oversight, which have not been investigated so far. In addition, there are some factors that may undermine this system. Identifying such effective factors on improving public oversight can help to promote and maintain this system. The required information for this research has been collected through interviews with the managers of this system, and analyzed by Thematic Analysis Method. The final model has been designed by Structural-Interpretative Modeling Method. The identified effective factors are as follows: organizational position, strategic planning, technical infrastructure, citizen experience, senior managers, rules and regulations, elite culture, job description, public culture, public empowerment, human resources, organizational culture, and urban management.از تأسیس سامانه نظارت همگانی شهرداری تهران سالیان زیادی نمیگذرد. با توجه به تأثیر بسزای این سامانه در جلب رضایت شهروندان از شهرداری تهران، مطالعه آن برای پژوهشگران حوزه مدیریت دولتی و عمومی ضرورت بیشتری یافته است. عوامل متعددی در بهبود نظارت همگانی تأثیرگذار بودهاند که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفتهاند. همچنین عوامل دیگری نیز ممکن است موجبات تضعیف این سامانه را فراهم آورند. شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود نظارت همگانی میتواند این سامانه را به جایگاه واقعی خود رسانده و آن را حفظ کند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مصاحبه با مدیران این سامانه گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از روش الگوسازی ساختاری- تفسیری، الگوی نهایی ارائه شده است. عوامل مؤثر شناساییشده به ترتیب اولویت به این شرح هستند: جایگاه سازمانی، برنامهریزی راهبردی، زیرساخت فنی، تجربه شهروندان، مدیران ارشد، قوانین و مقررات، فرهنگ نخبگان، شرح وظایف، فرهنگ عمومی، توانمندی عمومی، نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی و مدیریت شهری.انجمن مدیریت دولتی ایرانمطالعات مدیریت دولتی ایران2676-62562120190321Viable Systems Model: An Interdisciplinary and Practical Model in Strategic Designing of Public Organizationsمدل سیستمهای مانا: الگویی میانرشتهای و کاربردی از سایبرنتیک در طراحی راهبردی سازمانهای دولتی53779052510.22034/jipas.2019.90525FAمحمد مهدی ذوالفقارزادهاستادیار، گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایرانخلیل نوروزیدکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20180121Nowadays, management and organization is rife with various dichotomies which turn management to the easy but at the same time difficult action, especially in public organizations; dichotomies such as control vs. flexibility, centralization vs. decentralization, inside vs. outside view and so on. In fact, appropriate and optimal aggregation of these dichotomies is very effective in success of management and organization’s performance and it, at least theoretically, lies in system approach. The <em>Viable Systems Model (VSM)</em> is based on Organizational Cybernetics, as a main branch of system approach, which, through making use of the advantages of interdisciplinary approach, could largely solve and minimize the distance between these dichotomies. Although this systemic model is well-known in other countries and has been implemented in various projects from firm level to public administration level, it is not well-recognized in Iran. Therefore, it is necessary to present theoretical and practical concepts of this model to the Iranian scientific and managerial society. This article, with the aim of compensating for theoretical poverty in extant studies, by using documentary methods, reviews these main subjects: basic concepts of VSM such as cybernetics, variety engineering, recursivity and autopoiesis, the interdisciplinary aspects of model (at least in three subjects: its origin, the system of research problems and subjects, and solutions and modus operandi), methodology and five systems of VSM, VSM in action and some of its applications and also some advantages and critique of VSM, and finally, some implications of VSM in designing public organizations structures in Iran.دنیای مدیریت و سازمان به عنوان یک حوزه میانرشتهای، بهویژه در عصر حاضر مملو از دوگانهای متعددی است که مدیریت در عمل را بهخصوص برای سازمانهای دولتی به اقدامی سهل ممتنع بدل ساخته است؛ دوگانهایی چون کنترل و انعطافپذیری، تمرکز و عدم تمرکز، آیندهگرایی و حالنگری، توجه به منابع داخلی و نگاه به محیط بیرونی و مانند آن. جمع بهینه و اثربخش این دوگانها در میزان توفیق عملکرد سازمان و مدیریت بسیار مؤثر است و این مهم در قابلیتهای رویکرد سیستمی، دست کم به لحاظ نظری، نهفته است. <em>مدل سیستمهای مانا</em> مدلی مبتنی بر سایبرنتیک سازمانی (به عنوان یکی از شاخههای اصلی رویکرد سیستمی) است که توانسته با بهرهمندی مناسب از تفکر میانرشتهای، تا حدود زیادی فاصله این قبیل دوگانها و چالشهای اصلی مدیریت را در یک مدلسازی سیستمی از ساختار سازمان به حداقل رساند. به رغم آنکه این مدل در دنیا مدلی شناختهشده است و پروژههای متعدد در سطوح مختلف (از سطح بنگاه تا سطح سازمانهای دولتی و اداره حکومت) بر اساس آن طراحی و اجرا شده است؛ در ایران تاکنون چندان شناختهشده نیست. نوشتار حاضر با هدف جبران این فقر نظری و کاربردی و با روش اسنادی به مرور موارد اصلی زیر درباره این مدل میپردازد: مفاهیم پایهای مدل نظیر سایبرنتیک، مهندسی تنوع، بازگشتپذیری و خودالگوگیری؛ عرصههای میانرشتگی مدل (دست کم در سه عرصه خاستگاه شکلگیری، نظام مسائل و موضوعات پژوهشی و راهحلها و راهکارها)؛ روششناسی و سیستمهای پنجگانه اصلی آن؛ برخی از مهمترین کاربردها و پیشرفتهای اخیر مدل؛ عمده مزایا و انتقادات وارد بر این مدل سیستمی؛ و درنهایت برخی کاربردهای پیشنهادی آن برای طراحی ساختارهای دولتی در ایران.انجمن مدیریت دولتی ایرانمطالعات مدیریت دولتی ایران2676-62562120190321The Effect of Social Capital on Knowledge Sharing in Academic Knowledge Production Teams at a Public Universityاثر سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش در تیمهای تولید دانش در یک دانشگاه دولتی79959054210.22034/jipas.2019.90542FAقاسم سلیمیاستادیار، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانجعفر ترک زادهدانشیار، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانزهره دهقان فارسیکارشناس ارشد مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20180627Knowledge production and knowledge sharing are among the major missions of universities and higher education institutions. Extant studies have shown that the existence of social capital in higher education can improve the quality of the knowledge production and sharing. The purpose of this paper is to present a conceptual model of how social capital influences the knowledge sharing in academic knowledge production teams. A survey-based methodology was used to collect data from 262 graduate students and 122 faculty of Shiraz University in the dissertation and theses writing teams. Accordingly, the simple stratified sampling method was used in this research, and the hypotheses are examined by the correlation and the structural equation modeling (SEM). The empirical results showed that, in academic knowledge production teams, the relationship between social capital and knowledge sharing is positive and significant.تولید و تسهیم دانش یکی از رسالتهای اصلی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی است. مطالعات نشان دادهاند وجود سرمایه اجتماعی در محیطهای آموزش عالی میتواند در کیفیت تولید و تسهیم دانش اثرگذار باشد. هدف پژوهش کنونی، بررسی اثر سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش در تیمهای تولید دانش دانشگاهی دانشگاه شیراز با تأکید بر تیمهای پایاننامه و رسالهنویسی است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری این پژوهش شامل 242 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری و همچنین 122 عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز (مجموعاً 364 نفر) است که اعضای تیمهای تولید دانش (تیمهای نگارش پایاننامه و رساله) هستند. روش نمونهگیری طبقهای ساده بود. جهت تحلیل دادههای پژوهش از روشهای تحلیل همبستگی و مدل معادله ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رابطه معناداری بین سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش در تیمهای تولید دانش دانشگاهی وجود دارد و سرمایه اجتماعی پیشبینیکننده معنادار و مثبت تسهیم دانش در تیمهای تولید دانش دانشگاهی است.انجمن مدیریت دولتی ایرانمطالعات مدیریت دولتی ایران2676-62562120190321Program Theory Evaluation Method in Evaluation of Social Programsروش ارزشیابی نظریه برنامه در ارزشیابی برنامههای اجتماعی971219056610.22034/jipas.2019.90566FAحسن دانائیفرداستاد گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000-0003-1805-7323محمد صادق تراب زاده جهرمیپژوهشگر مرکز رشد و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایران.0000-0002-4046-0090Journal Article20180104Evaluation studies encompass wide scope of social studies and involve varied and indefinite methods. The method of program theory evaluation is one of these methods. In addition to mapping a way for research, the advantage of this method results in other various functions that provide more capacity for social studies. This method includes planning, control, documentation, making discourse and organizing as well as evaluation. Coherency of policies and programs is the key function of program theory evaluation method. This essay aims to examine the theoretical aspects of program theory evaluation method, and also to enrich literature in this field. Therefore, key concepts, history, approaches, models and major problems pertaining to this field are explored in this paper.مطالعات ارزشیابی حوزه وسیعی از مطالعات اجتماعی را شامل میشود و دارای روشهای متنوع بوده و فاقد محدودیت است. از جمله این روشها، روش ارزشیابی نظریه برنامه است. مزیت این روش آن است که علاوه بر ترسیم مسیری برای پژوهش، کارکردهای متنوع دیگری دارد که ظرفیتهایی را به مطالعات اجتماعی اضافه میکند. این روش علاوه بر ارزشیابی، حوزههای برنامهریزی، کنترل، مستندسازی، گفتمانسازی و سازماندهی را نیز شامل میشود. مهمترین کارکرد روش ارزشیابی نظریه برنامه، انسجامبخشی به خطمشیها و برنامهها است. هدف این نوشتار بررسی ابعاد نظری روش ارزشیابی نظریه برنامه و تولید ادبیات در این حوزه است. از این رو مفاهیم کلیدی، تاریخچه، رهیافتها، مدلها و مسائل این حوزه مورد مداقه واقع شدهاند.انجمن مدیریت دولتی ایرانمطالعات مدیریت دولتی ایران2676-62562120190321Organizational Resilience Process Analysis Using Interpretative Structural Modeling (Case study: Sapco)تحلیل فرایند تابآوری سازمانی با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: ساپکو)1231479066710.22034/jipas.2019.90667FAعلی سیاح پوردانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشکده مدیریت و حسابداری پردیس فارابی دانشگاه تهران، قم، ایرانفاطمه همتیانکارشناس ارشد مدیریت دولتی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانعباس شولاستادیار گروه مدیریت صنعتی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه ولیعصر رفسنجان، رفسنجان، ایرانJournal Article20180724The present study seeks to design an organizational resilience model in SAPCO Company by using interpretative structural modeling. As a result, the final model of organizational resilience in Sapco is designed and the results of the data analysis are: crisis management at level 1, organizational flexibility at level 2, buffering capacity at level 3, available resources at level 4, support environment and interactions between organizations at level 5, education on resilience at level 6, information technology infrastructure and contingency and strategic plans at level 7, and the development of organizational resilience policies at Level 8. In other words, in order to increase the resilience in our economy that is under international sanctions, Sapco should adopt laws that uphold resilience. The adoption of such rules by Sapco is as commitment to resilience implementation programs. Hence, Sapco must be able to identify threats such as inflation and rising prices by analyzing the current economic situation and future market conditions. Also, the goals of resilience and its implementation mechanisms should be taught by senior executives, middle managers and key persons. Sapco has to collaborate with organizations and companies that work in the field of production and supply of parts. In other words, Sapco should attend domestic products and effective communication with them. Finally, it must be able to efficiently manage its funds and assets to protect itself from threats.پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری به طراحی مدل تابآوری سازمانی در شرکت ساپکو بپردازد. با بهکارگیری این روش، مدل نهایی تابآوری سازمانی در ساپکو طراحی شده و نتایج تجزیهوتحلیل دادهها عبارت است از: مدیریت بحران در سطح 1، انعطافپذیری سازمانی در سطح 2، ظرفیت مصونسازی در سطح 3، منابع در دسترس در سطح 4، محیط حمایتکننده و تعاملات متقابل میان سازمانها در سطح 5، آموزش در مورد تابآوری در سطح 6، زیرساختهای فناوری اطلاعات و برنامههای اقتضایی و استراتژیک در سطح 7 و تدوین خطمشیهای تابآوری سازمانی در سطح 8. به عبارت دیگر، ساپکو به منظور افزایش تابآوری در شرایط کنونی اقتصاد و تحریمهای بینالمللی بایستی قوانین مرتبط با تابآوری را تصویب کند. اتخاذ قوانین از سوی ساپکو به منزله تعهد وی نسبت به برنامههای پیادهسازی تابآوری است. وی بایستی بتواند با تحلیل وضعیت اقتصادی کنونی و شرایط آتی بازار، تهدیدهایی از قبیل تورم و افزایش قیمتها را شناسایی کند. همچنین باید اهداف تابآوری و سازوکارهای اجرای آن را به مدیران ارشد، مدیران میانی و افراد کلیدی آموزش دهد. ساپکو باید با سازمانها و شرکتهای داخلی که در حوزه تولید و تأمین قطعات فعالیت دارند، همکاری همهجانبه داشته باشد. به دیگر سخن، نگاه ساپکو بایستی به تولیدات داخلی و ارتباط مؤثر با ایشان باشد. درنهایت، بایستی بتواند منابع مالی و دارایی خود را به صورت کارا مدیریت کند تا در برابر تهدیدات مصون بماند.